آیه 193 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ لَا يَتَّبِعُوكُمْ ۚ سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ

[7–193] (مشاهده آیه در سوره)


<<192 آیه 193 سوره اعراف 194>>
سوره :سوره اعراف (7)
جزء :9
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و اگر آنها را (یعنی بت‌پرستان را) به راه هدایت بخوانید پیروی شما (مؤمنان) نخواهند کرد، بر شما یکسان است که آنها را بخوانید یا خاموش بمانید.

و اگر آن شریکان را به سوی هدایت بخوانید، از شما پیروی نمی کنند، برای شما یکسان است که آنان را بخوانید یا خاموش باشید [در هر صورت چیزی از آنان نصیب شما نمی شود.]

و اگر آنها را به [راه‌] هدايت فراخوانيد، از شما پيروى نمى‌كنند. چه آنها را بخوانيد يا خاموش بمانيد، براى شما يكسان است.

اگر آنها را به راه هدايت بخوانى، از شما پيروى نخواهند كرد. برايتان يكسان است چه دعوتشان كنيد و چه خاموشى پيشه سازيد.

و هرگاه آنها را به سوی هدایت دعوت کنید، از شما پیروی نمی‌کنند؛ و برای شما یکسان است چه آنها را دعوت کنید و چه خاموش باشید؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

If you call them to guidance, they will not follow you: it is the same to you whether you call them or whether you are silent.

And if you invite them to guidance, they will not follow you; it is the same to you whether you invite them or you are silent.

And if ye call them to the Guidance, they follow you not. Whether ye call them or are silent is all one for you.

If ye call them to guidance, they will not obey: For you it is the same whether ye call them or ye hold your peace!

معانی کلمات آیه

صامتون: صمت: (بر وزن عقل) ، سكوت . «صامتون» : ساكتان.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ «192»

و (اين معبودها) قدرت يارى آنان را ندارند و حتّى خودشان را هم نمى‌توانند حمايت كنند.

وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‌ لا يَتَّبِعُوكُمْ سَواءٌ عَلَيْكُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ «193»

و اگر معبودها را به هدايت فرا خوانيد، از شما پيروى نمى‌كنند، بر شما يكسان است كه آنها را دعوت كنيد يا ساكت باشيد!

نکته ها

ممكن است معناى‌ «تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‌» اين باشد كه اگر از آنان بخواهيد شما را راهنمايى كنند، اجابت نمى‌كنند. به هرحال گرچه سخن در مورد بت‌هاى بى جان است، امّا در آيه جمع ذوى‌العقول بيان شده تا از اين پندار باطل مشركان كه آنها را عاقل، بلكه فوق عقل مى‌دانستند و مى‌پرستيدند و از آنها طلب استمداد مى‌كردند، پرده بردارد.

قرآن، بارها با تعبيرات گوناگونى همچون: «لا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً» و «لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعاً» «1»، ما را از توجّه استقلالى به توان و قدرتِ اشيا يا افراد، نهى كرده است.

پیام ها

1- چيزهايى كه نه توان يارى‌رسانى دارند و نه مى‌توانند از خود دفاع كنند، شايسته‌ى پرستش نيستند. وَ لا يَسْتَطِيعُونَ‌ ...

2- حتّى پرستش انسان‌هاى ديگر، توجيه ندارد تا چه رسد به اشيا و موجوداتِ كمتر از انسان كه توانايى هيچ‌گونه راهنمايى و حمايتى را ندارند. «إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‌ لا يَتَّبِعُوكُمْ»

«1». رعد، 16.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 244

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‌ لا يَتَّبِعُوكُمْ سَواءٌ عَلَيْكُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ (193)

وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‌: و اگر بخوانيد شما مسلمانان مشركان را به هدايت و دين اسلام، لا يَتَّبِعُوكُمْ‌: پيروى و متابعت نكنند شما را از فرط لجاج، سَواءٌ عَلَيْكُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ‌: مساوى است براى شما اينكه: دعوت نمائيد ايشان را بدين حق، أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ‌: با آنكه شما خاموش باشيد، فرقى ندارد به حال آنها. اين خطاب خاص است به قومى از كفار كه مصر بر كفر، و عدم قبول ايمان بودند، مانند أبو جهل و تابعان او. يا عام است به تمام مشركان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 191 تا 193

أَ يُشْرِكُونَ ما لا يَخْلُقُ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ (191) وَ لا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ (192) وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‌ لا يَتَّبِعُوكُمْ سَواءٌ عَلَيْكُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ (193)

ترجمه‌

آيا شريك ميگردانند آنچه را كه نمى‌آفريند چيزى را و آنها آفريده ميشوند

و نميتوانند مر ايشانرا يارى كردن و نه خودهاشان را يارى مى‌كنند

و اگر بخوانيد ايشانرا بسوى هدايت متابعت نمى‌كنند شما را يكسان است بر شما خواه بخوانيد آنها را خواه شما خاموش باشيد.

تفسير

استفهام براى ملامت اهل شرك است بر آنكه شريك قرار دادند با خدا نوع بت را كه مخلوق است و خالق چيزى نيست و نمى‌توانند آنها چون جمادند با كسى يارى كنند و از خود دفاع نمايند و اينكه بدوا تعبير بكلمه ما شده است براى اشاره بآنستكه شريك از غير ذوى العقول است پس معلوم ميشود شيطان نيست بلكه بت است و تضعيف ميكند قول عامّه را كه در آيه سابقه گذشت و اينكه اخيرا ارجاع ضمير ذوى العقول بآنها شده‌

جلد 2 صفحه 504

است براى اجراء كلام است بر طبق اصطلاح بت پرستان كه مقصود بخطابند و با بت‌هاشان معامله ذوى العقول مينمودند و آيه اخيره ظاهرا خطاب بمسلمانان است و از ضمير هم اراده اهل شرك شده است و محتمل است از آن اراده بتها شده باشد يعنى اگر بخوانيد آنها را براى هدايت خودتان اجابت نمى‌كنند شما را ولى خدا اجابت ميكند و نيز در اينصورت محتمل است خطاب باهل شرك باشد و در هر حال خواندن و نخواندن آنها براى اجابت دعا يكسان است و بنابر معنى اول مراد دعوت مسلمانان است اهل شرك را بدين اسلام و عدم قبول آنها و مساوات دعوت و سكوت بالنّسبه بحال آنان.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِن‌ تَدعُوهُم‌ إِلَي‌ الهُدي‌ لا يَتَّبِعُوكُم‌ سَواءٌ عَلَيكُم‌ أَ دَعَوتُمُوهُم‌ أَم‌ أَنتُم‌ صامِتُون‌َ (193)

و ‌اگر‌ دعوت‌ كنيد ‌آنها‌ ‌را‌ بسوي‌ هدايت‌ و رستگاري‌ متابعت‌ نميكنند ‌شما‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌شما‌ مساويست‌ چه‌ دعوت‌ كنيد ‌آنها‌ ‌را‌ بسوي‌ هدايت‌ و چه‌ ساكت‌ و صامت‌ باشيد

جلد 8 - صفحه 56

‌بر‌ سيه‌ دل‌ چه‌ سود خواندن‌ وعظ

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 193)- این معبودها آنچنان هستند که «اگر شما بخواهید آنها را هدایت کنید، از شما پیروی نخواهند کرد» و حتی عقل و شعور آن را ندارند (وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَی الْهُدی لا یَتَّبِعُوکُمْ).

آنها که چنین هستند و ندای هادیان را نمی‌شنوند، چگونه می‌توانند دیگران را هدایت کنند؟

به هر حال «برای شما مساوی است، خواه آنها را، دعوت به سوی حق کنید و یا در برابرشان خاموش باشید» در هر دو صورت، این گروه بت پرستان لجوج، دست بردار نیستند (سَواءٌ عَلَیْکُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع